ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
فوناکوشی در واقع خالق سبکی است که امروزه در اروپا به عنوان شوتوکان شناخته شده است و با همین عنوان در تاریخچه هنرهای رزمی جای گرفته است. وی در سال 1868 در جزیره اویاما متولد شد. حدوداً 15 ساله بود که کاراته (آن وقتها هنوز به نام توته یا اوکیاواته مشهور بود) را به لطف یکی از همکلاسیهایش شناخت. و این همکلاسی، کسی نبود جز پسر استاد مشهور جزیره یعنی: استاد آنکو آزاتو.
گیچین آن قدر اصرار کرد تا استاد راضی شد او را در کلاسش ثبتنام کند. در آن زمان کاراته هنوز هم کم و بیش به عنوان امری محرمانه بود، آزاتو هم شاگردان زیادی نگه نمیداشت و چند سال بعد گیچین که توانسته بود رضایت خاطر استاد را بدست آورد توسط استاد به استاد کار کشته دیگری به نام آنکو ایتوسو معرفی گشت. ما حول و حوش سال 1890 هستیم. ایتوسو برنامههای زیادی در سر داشت. او میخواست کاراته در سطحی بسیار وسیع و قابل دسترس برای همگان باشد و خصوصاً میخواست این تمرینات را با بچهها آغاز کند.
فوناکوشی این نگرش را با احساسات خود مناسب یافت و با همین طرز فکر بعنوان مربی یک مدرسه ابتدایی پذیرفته شد. در سالهای 1900 تا 1905 حرف ایتوسو به کرسی نشست: کاراته به عنوان درس رسمی در مدارس ابتدایی و راهنمایی اوکیناوا ثبتنام شد و فوناکوشی آموزش کاتای پینان (که بعدها به اسم هییان نامیده شد) به بچههای کم سن و سال را شروع کرد. با این حال فوناکوشی هنوز از شرایط اجتماعی و وضعیت اقتصادیش راضی نبود. او تصمیم گرفت اوکیناوا را به قصد توکیو ترک کند تا در آنجا بتواند کاراته را به عموم ژاپنیها معرفی کند، این کار آسانی نبود و فوناکوشی به خوبی به این امر واقف بود. برای این که بتواند شانس بیشتری بدست آورد ابتدا تصمیم گرفت دیداری از تمامی مدارس اوکیناوا داشته باشد تا بتواند کاتاهای مختلف بیشماری را از سبکهای مختلف بیاموزد تا بتواند در توکیو مکتبهای مختلف کاراته را به نمایش بگذارد. در سال 1922، این ماجراجویی به نتیجه رسید و فوناکوشی کلاسهایی را در پایتخت ژاپن دایر کرد. شاگردانش اغلب از قشر فرهنگی و دانشگاهی بودند… بعد از گذشت چند سال جمعیت رزمیکار اوکیناوا بیشتر و بیشتر شد. سال 1936 توسط شاگردان استاد کمیتهای جهت پرداختن به محتوا و اصول کلی ابتدایی و انتهایی یک سبک اختصاصی تشکیل شد.
قاعدتاً باید برای این سبک نامی در نظر گرفته میشد و چون متعلق به فوناکوشی بود آن را «سبک فوناکوشی» نامیدند ولی خود استاد نام «شوتو» را برگزید و پس از آن کمیته نام «شوتوکان» به معنای «خانه شوتو» را تصویب کرد.
بعد از آن هر کس وارد رشتههای رزمی ژاپن میشد به عنوان پیرو سبکی نامیده میشد که رزمیکاران آن مکتب برگزیده و با آن به تمرین میپرداختند.
سالهای 1936 برای فوناکوشی سالهای مهمی به شمار میرفت. استاد اوکیناوا سبک خود را انتخاب کرده بود و میخواست با نتایج تحقیقاتی که به نظرش برای متد آموزش سبکش ضروری به نظر میرسید، تحولی در آن ایجاد کند.
ابتدا تصمیم گرفت نگارش کلمه «کاراته» را تغییر دهد، به جای نوشتن دو کلمه که معنای «دست چینی» را میداد اولین بخش آن را تغییر داده و به جای آن «دست خالی» را برگزید.
سپس اصطلاحات تکنیکی و برنامههای آموزش هر درجه را تعیین کرد و در نهایت فلسفه تمرینات خود را بیان نمود: کاراته به معنای جوتسو (یعنی نبرد) نیست مگر برای «دو» یعنی (خود).
(یعنی کاراته به معنای نبرد با خود است) کاراته- دو نگرش رزمی و قاطع در همه ابعاد است.